باغ خوبه ، نه بی گل
چشم خوبه ، نه بی نور
دوست خوبه ، نه بی وفا
زندگی خوبه ، نه بی صفا
عشق خوبه ، نه بی معشوق
من خوبم ، نه بی تو !
آنکه ویران شده از یار مرا میفهمد / آنکه تنها شده بسیار ، مرا میفهمد
چه بگویم که چنان از تو فرو ریخته ام / که فقط ریزش آوار مرا میفهمد . . .
از پاسخ من معلمان آشفتند / از دهانشان هر چه در آمد گفتند
اما به خدا هنوز من معتقدم / از جاذبه تو ، سیب ها میافتند . . .
به نام خدائی که هستی را با مرگ ، دوستی را یک رنگ
زندگی را با رنگ ، عشق را رنگارنگ ، رنگین کمان را هفت رنگ
شاپرک را صد رنگ ، و مرا دلتنگ تو آفرید . . .
هر دو چشمان تو دنیای من است ، گر نمیبینم تو را ، یادت نگهدار من است . . .
ندارم لحظه ای از تو رهائی / امان از عشق و این رهائی چشمانت را ورق بزن ، شاید در گوشه ای از آن مرا به یادگار کشیده باشی . . تو را در قلب شعرم میگذارم / به نام عشق آن را مینگارم تنها صدای قلب تو حرمت خونه منه / کاشکی بدونی خواستنت به قیمت جون منه . . . در مرام ما اسیران عاشقی رسمی ندارد تا صدا هست که خیلی دوستشون دارم؟ نه پای رفتنم اکنون ، نه بال پرواز است از درد سخن گفتن و از درد شنیدن / با مردم بی درد ندانی که چه درد است . . . نمیدانم از دلتنگی عاشقترم یا از عاشقی دلتنگ تر بی تو هر شب عاشقی بارانی ام / لاله پژمرده و زندانی ام زبانم را نگاه خسته ات بست / زمستان با زمستان ها بپیوست قشنگ ترین شعرم را برای شب شعر چشمان تو گفتم ، عشق یعنی یک استخوان و یک پلاک / سال ها تنهای تنها زیر خاک . . . تبسم شیرین عشق گوشه ای از نگاه خداست ، تنها به نگاه او میسپارمت
تمام ترس من ناگفته پیداست / مبادا بین ما افتد جدائی . . .
تمام حرف من در شعر این بود / تو را تا بی نهایت دوست دارم . . .
دوستی را میپرستیم چون که پایانی ندارد . . .
صدای تو وقتی که هستی؟
صدای اس ام اس تو وقتی که نیستی؟
از این چه سود که بر من ، در قفس باز است . . .
فقط میدانم در آغوش منی ، بی آنکه باشی
و رفتی ، بی آنکه نباشی . . .
بی تو در کنج همه دلواپسی / بی تو من آغاز یک ویرانی ام . . .
نگاهت لرزشی انداخت در دشت / دلم چون متن یک آیینه بشکست . . .
پس تو نیز قشنگ ترین لبخندت را برای لحظه دیدار نگه دار . . .
سلام
قشنگ بودن (ازشون خوشم اومد)
بیا داستان منو بخون