امشب بیاد این شعر افتادم
دنیای این روزای من هم قد تن پوشم شده
انقدر دورم از تو که دنیا فراموشم شده
دنیای این روزای من درگیر تنهایی شده
تنها مدارا میکنیم ، دنیا عجب جایی شده
هر شب تو رؤیای خودم آغوشتو تن میکنم
آینده ی این خونه رو با شمع روشن میکنم
در حسرت فردای تو تقویمم و پر میکنم
هر روز این تنهایی و فردا تصور میکنم
همسنگ این روزای من حتی شبم تاریک نیست
اینجا به جز دوری تو چیزی به من نزدیک نیست
هر شب تو رؤیای خودم آغوشتو تن میکنم
آینده ی این خونه رو با شمع روشن میکنم