وقتی عاشق میشی خیلی چیز ها عوض میشه مثلأ نگاهت به دنیا ،همه چیز برات یه معنی تازه پیدا میکنه،گوشه گیر میشی،دنبال داستان های عاشقانه میری،یه وقتی هم ترسو میشی ترس از نرسیدن به عشقت و این ترس روی زندگیت تاثیر میذاره اینجا دیگه دست خودت نیست این یه حس ذاتیه،میترسی بره و پشت سرش هم نگاه نکنه،میترسی ازت بگیرنش،همه ی اینها ترسه وتنها کاری که میتونب باهاش کنی همینه که خودت رو به بیخیالی بزنی.
مگه عشقت کیه که میخوای این همه براش از خود گذشتگی به خرج بدی،مگه عشق چیه که این همه باید به خاطر این که قبولش کردی باید تحملش کنی بخاطرش خودت رو عذاب بدی؟
اما واقعأ همه ی عشق همینه خب این که همش شد مایه ی عذاب،پس چی میگن عشق قشنگترین حسیه که خداوند در وجود هر انسان نهاده اگه قشنگه پس چرا اینقدر سخت میشه چرا یاید برای اونکه دوسش داری کلی با خودت بجنگی از همه بدتر با دیگران کنار بیای،یکی رو خیلی دوست داری اما همه بهت میگن نه این خوب نیست لیاقت نداره از این حرفها بعدش جنگ با دلت شروع میشه تنها دو راه داری به حرف دلت گوش کنی یا به حرف مردم تازه این یه نمونه از هزاران مشکله که سر راهت قرار میگیره.
عشق با تمام زیبایش گاهی وقت ها غیر قابل تحمل میشه
نه فکر کنی عاشق شدم این مطالب رو مینویسم اینو مینوسم تا بدونم عشق در کنار اون همه قشنگیش عشق فقط و بهای سنگینی می طلبد.
شاید فقط یه دروغ باشد اما این قشنگتری دروغ این جهان است
سلام دوست عز?ز
حالتون خوبه؟ کم? از مطالبتون رو خوندم البته نه همشو جالب بود م?خواستم ازت درخواست کنم که به سا?ت من ب?ا?
و نظرت رو درباره مطالبم بگ? و ?ه درخواست د?گه دوست دارم ل?نک منو تو ل?نکستان وبلاگ ز?باتون قرار بد?ن به نام:
پا?گاه فن آور? اطلاعات
آدرس: www.iranit.dxd.ir
منتظر هستم
موفق باش?
عشق فقط از دور قشنگه
عشق فقط تو قصه ها قشنگه
عشق فقط خالصش قشنگه . پاکش (اگه پیدا بشه) قشنگه
وگرنه همش عذابه