پایان دوست داشتن

وقتی عشق با خیانت شریک میشه حاصلش نفرته میشه نه از معشوقه ات از خودت

پایان دوست داشتن

وقتی عشق با خیانت شریک میشه حاصلش نفرته میشه نه از معشوقه ات از خودت

شعری از وحشی بافقی

ای گل تازه که بویی زوفا نیسـت تــو را

 خبـر از سرزنـش خـار جـفا نیسـت تــو را

 رحم بر بلبـل بی برگ نوا نیسـت تــو را

 التفاتــی به اسیـران بـلا نیسـت تــو را

 ما اسیر غم و اصـلا غم ما نیسـت تــو را

  با اسیر غم خود رحـم چـرا نیسـت تــو را


فارغ از عاشــق غمنـاک نمی بایـد بــود


جان من این همـه بی بـاک نمی بایـد بـود


همچو گل چند به روی همه خنــدان باشــی

 همره غیـر بـه گـل گشت گلستـان باشــی

 هر زمـان با دگری دست به گریبان باشــی

 زان بیندیـش کـه از کـرده پشیمـان باشــی

 جمــع با جمــع نباشـنـد و پریشـان باشــی

 یـاد حیـرانــی ما آری و حیـران باشــی


مـا نباشیــم که باشد که جفای تو کشــد


به جفا سـازد و صـد جـور برای تـو کشــد

 

 شـب به کاشانــه اغیار نمی بـاید بــود

  غیــر را شمــع شـب تــار نمی باید بـود

 همه جا با همه کس یـار نمی بـاید بــود

 یــار اغیار دل آزار نمی باید بـود

  تشنـــه خـون مــن زار نمی بـاید بــود

  تا به این مرتبه خونخـوار نمی باید بـود


من اگر کشتـه شـوم باعث بد نامی توســت


موجــب شهـرت بی باکـی و خود کامـی توست

 دیگـری جز تو مرا این همـه آزار نکــرد

 آنچه کردی تو به من هیـچ ستمکـار نکــرد

 هیچ سنگیـن دل بیدادگــر این کار نکـرد

 این ستم ها دیگـری با مـن بیمـار نکــرد

 گـر از آزردن من هســت غرض مــردن مــن

مـــردم آزار مکـــش از پـی آزردن مـــن

 جان من سنگ دلی دل به تو دادن غلـط است

 بر سر راه تو چـون خـاک فتـادن غلـط است

 چشم امیــد به روی تو گشــادن غلـط است

  روی پر گــرد به راه تو نهـادن غلـط است

 رفتــن اولاسـت زکـوی تو فتادن غلـط است

 جـان شیریــن به وفـای تو دادن غلـط است


تو نه آنـی که غــم عاشــق زارت باشــم


چـون شود خـاک بر آن خـاک غبارت باش

 مدتی هسـت که حیرانـم و تدبیـری نیســت

 عاشـق بی سر و سامانــم و تدبیــری نیست

 از غمت سر به گریبانم و تدبیـری نیســت

  خون دل رفتـه زدامانــم و تدبیــری نیست

  از جفای تو بدینسانـم و تدبیـری نیســت

  چـه توان کـرد پشیمانـم و تدبیــری نیست

شرح درماندگـی خـود به که تقریــر کنـم


عاجـزم چــاره من چیست چـه تدبیــر کنم 

 نخـل نوخیــز گلستـان جهان بسیــار است

 گل این باغ بسی سرو روان بسیـــار است

  جان من همچو تو غارتگر جان بسیــار است

  تـرک زریـــن کمر مــوی میــان بسیـــار است

 با لب همچـو شکـر تنگ دهان بسیــار است

  نه که غیرازتو جوان نیست جوان بسیار است


دیگـری این همه بیـداد به عاشـق نکنــد


قصـــد آزردن یـاران مـوافـــق نـکنـــ

 مدتی شـد کــه در آزارم و می دانــی تو

 به کمنــد تـو گـرفتـارم و می دانــی تو

 از غم عشـق تــو بیمارم و می دانــی تو

 داغ عشق تو به جـان دارم و می دانــی تو

  خـون دل از مژه می بارم و می دانــی تو

 از بـرای تـو چنیـن زارم و می دانــی تو


از زبــان تـو حـدیثــی نشنـودم هرگــز


از تــو شرمنــده یک حـرف نبـودم هرگــز

 

مکـن آن نـو ع کـه آزرده شــوم از خویــت

 دسـت بـر دل نهــم و پا بکشـم از کویــت

 گوشه ای گیــرم و من بعد نیایـم من سویــت

 نکنـــم بــار دگــر یـاد قد دل جویــت

 دیــده پـوشــم زتمـاشــای رخ نیکویــت

 سخنـی گویــم و شرمنـده شــوم از رویــت


بشنو پند و مکـن قصــد دل آزرده خویــش


ورنه بسیار پشیمـان شوی از کـرده خویــش


 چند صبــح آیـم از خــاک درت شــام روم

 از سـر کـوی تو خـود کـام به نـاکـــام روم

 صـد دعــا گـویـم آزرده به دشنــام روم

 از پی ات آیـم و بــا مـن نشــوی رام روم

 دور دور از تـو من تیـره سرانجــام روم

 نبود زهـره که همـراه تـو یـک گــام روم


کس چرا این همه سنگین دل بد خـو باشــد
جان مـن ایـن روشی نیسـت که نیکـو باشــد


از چه با من نشوی یـار چـه می پرهیــزی

 یـار شــو بـا من بیمـار چـه می پرهیـزی

 چیسـت مانــع زمـن زار چـه می پرهیــزی

 بگشــای لــعل شکـر بـار چـه می پرهیـزی

 حرف زن ای بت خونخـوار چـه می پرهیــزی

  نه حدیثــی کنـی از یـار چـه می پرهیـزی


که تـو را گفـت به ارباب وفا حـرف نـزن


چین بر ابرو زن و یک بار به ما حرف نـزن


درد مــن کشتــه شمشیــر بلا می دانـــد

 ســوز مـن سـوختـــه داغ جفـا می دانــد

 مسکنــم ساکــن صحــرای فنا می دانـــد

 همــه کس حـال من بی سر و پـا می دانــد

 پاک بـازم همه کس طور مرا می دانـــد

 عاشقـی همچـو نیست خـدا می دانــد


چاره من کـن مگــزار که بیچــاره شــوم


سـر خـود گیـرم از کـوی تـو آواره شــوم


از سر کـوی تو با دیـــده تر خواهم رفت

 چهـره آلـوده به خوناب جگـر خواهـم رفـت

 تا نظر می کنی از پیش نظـــر خواهم رفت

گـر نرفتـم زدرت شــام سحـر خواهـم رفـت

 نه که این بار چو هر بار دگر خواهم رفت

 نیسـت بـاز آمدنـم باز اگـر خواهـم رفـت


چنــد در کـوی تو با خـاک برابـر باشـم


چنــد پامـال جفــای تـو ستمگــر باشــم


چند پیش تو به قدر از هـمه کمتــر باشـم

 از تو چند همی بـت بد کیـش مکـدر باشــم

 می روم می روم تا به سجود بت دیگر باشـم

 باز اگر سجـده کنـم پیش تو کافـر باشــم

خود بگو کز تو کشـم ناز تغافل تا کــی


 طاقتـم نیسـت از ایـن بیـش تحمـل تا کـی


بنده دامــن نسریــن تو را بنـده شوم

  ابتــدای خــط مشکیـن تو را بنـده شــوم

 چین بر ابرو زن کیـن تو را بنـده شــوم

 گره بر ابروی پر چیـن تو را بنـده شــوم

 حرف ناگفتــن تسکیـن تو را بنـده شــوم

 طــرز مهجویــی آییـن تو را بنـده شــوم


بالله زکه این قاعــده اندوختــه ای


کیسـت استـاد تو این را زکـه آموختـه ای


این همه جور که من از پـی هم می بینــم

 زود خـود را به سـر کـوی عـدم می بینــم

 دیگران راحت و من این همه غم می بینــم

 همه کـس خـــرم و من درد سـرم می بینــم

  لطــف بسیـار طمع دارم و کـم می بینــم

 هستـــم آزرده بـسیـــار ستـم می بینــم


خـرده بر حـرف درشــت مـن آزرده مگیــر


حـــرف آزرده درشـت نبــود خـرده مگیــر


آنچنـان باش که من از تو شکایـت نکنــم

 از تو قطــع طمــع لطـف و عنایـت نکنــم

 پیــش مــردم زجفــای تو حکایـت نکنـم

 همــه جـا قصـــه درد تـو روایـت نکنــم

 دیگر این قصــه بـی حد و نهایـت نکنــم

 خویــش را شهـره هر شهـر و ولایـت نکنــم


خوش کنی خاطر وحشی به نگاهی سهـل است


سوی تـو گوشـه چشمـی و نگاهـی سهـل اسـت

پس چرا تموم نشد

سال ۲۰۱۲ تموم شد همون سالی که به روایت تقویم مایا  قرار بود دنیا تموم بشه ام انگار اینم یه جور داستان بود.

جالبه انگار مردم اونور اب درد و گرفتاری ندارن که به این شایعه ها دامن میزنن

مملکت شون رو بدن دست ما یه کاری میکنم که اگه بگن دنیا داره تموم میشه بجای اینکه دنبال پناهگاه بگردن خوشحال بشن

باز حداقل سال های نچندان دور شب کریسمس انیمیشن دختر کبریت فروش رو میذاشتن ما میفهمیدیم اون طرف هم ادمهای گرسنه پیدا میشن که شب عیدشون رو گرسنگی و بی پناهی سر کنن

اما الان اگه عید نوروز هم باشه مردم مثل گذشته شور و شوق گذشته رو نداشته باشن چه برسه بخوان برای شب کریسمس شب ویژه ای داشته باشن

کاش  در سال ۲۰۱۲ به جای پایان دنیا. پایان چیزهایی مثل جنگ بود

و در نهایت امیدوارم سال ۲۰۱۳ سال خوش یمنی برای ایران و ایرانی باشه

 

سال ۲۰۱۳ بر تمامی مردم دنیا مبارک و تهنیت باد

سال 2013

پیشنهاد هدیه کریسمس :

برای دشمن خود: بخشش

برای رقیب: تحمل

برای دوستانت:قلبت

برای خودت:احترام

کریسمس مبارک

 

 

دو تا چیز که توی چرخش زمین نه تموم میشه و نه تغییر میکنه،

یکیش شکوه تولد عیسی مسیحه و یکیش عشق دوست به دوسته!

 



 

میشه عکستو بدی بهم؟ که بابانوئل دقیقا بدونه برای کریسمس

چی باید بهم هدیه بده. کریسمس مبارک

 



 

Have a lucky and wonderful 2012

My wishes for you, great start for Jan,

Love for Feb, peace for March,

No worries for April, fun for May,

Joy for June to Nov,happiness for Dec.

Have a lucky and wonderful 2013

 



 

سلام

این عید پاک رو به پاکترین دل دنیا تبریک میگم

امیدوارم بتونم قدر این پاکی رو بدونم

و سال دیگه هم بهت تبریک بگم

و پاکی رو باهم جشن بگیریم

کریسمس مبارک

 



 

میلاد پیام آور توحید

صلح و مهربانی

سمبل صبر و شکیبایی

پیامبر اولوالعزم

حضرت عیسی مسیح (علیه السلام)

بر تمامی موحدین جهان تهنیت باد . . .

 

 

چون به سخن نوبت عیسی رسید / عیب رها کرد و به معنی رسید

عیب کسان را منگر و احسان خویش  / دیده فرو بر به گریبان خویش . . .

کریسمس۲۰۱۳ مبارک

 



 

امیدوارم بابانوئل به جای کادوی زیبا

تقدیر زیبا برای تو هدیه بیاره

تقدیر خوب رو نمیتونی الان حس کنی

اما در آینده میفهمی بهترین آرزو رو برات داشتم

کریسمس مبارک

 

 

اگه یه شب بیدار شدی و دیدی یه مرد چاق و گنده داره تورو  توی کیسش میزاره

لطفا نگران نشو. چون من به بابا نوئل گفتم تورو برای کریسمس میخوام!

 



 

بیا به سالی که جدید و تازست خوشامد بگیم، بیا تک تک لحظه هاشو گرامی بداریم،

بیا این سال نوی پربرکت رو جشن بگیریم. کریسمس مبارک



http://s1.picofile.com/file/7601823759/happy_new_year_2013_wishes_cards.png


http://s2.picofile.com/file/7601824729/happy_new_year_2013_greetings_cards.jpg







دلتنگی

نرفته قولم از یادم، هنوزم ساده و صافم
دارم اندازه‏ی قلبت، با اشکام، عشق می بافم

تا روزی که تو برگردی، به این در خیره می مونم
اگرچه دوری از دستم، تو دوستم داری، می دونم

هنوز خالیه جات اینجا، هنوزم من وفادارم
هنوزم توی این خونه، من از هرچی دوتا دارم

یه وقتایی دوتا بشقاب میچینم، تو میگی سیرم
یه وقتایی بدون تو، باهات مهمونی می گیرم

منم کابوس شبهات، تویی رویای هر روزم
واسه هرشب دعا کردن، دارم سجاده می دوزم

اگر پای درختی خشک، با اشکام، آب می‏ریزم
خودم حالیمه بی جونه، ولی از عشق، لبریزم

همش حس می کنم هستی، نمی خوام دیگه تنها شی
یه حسی می گه که باید، همین دور و ورا باشی

تو از شمعی، من از بادم، تو از شیشه، من از سنگم
ولی برگردی قول می دم، دیگه باهات نمی جنگم

درخت خشک این خونه، با اشکام خیس و نم داره
اگرچه جون نمی گیره، دلم تنهاش نمی ذاره

از اون روزی که تو رفتی، هوای خونمون سرده
دیگه چند روز که، عطرت، از این خونه، سفر کرده

بذار بد باشه رفتارت، بهم بی مهری کن بازم
فقط برگرد که من بی تو، با این دنیا نمی سازم

تو پیشم نیستی اما من، می خندم توی تنهایی
تو رویاهام یا من اونجام، یا تو، همیشه اینجایی

عزیزم، چت شده بازم
چیه؟ چرا باهام قهری
شنیدی درد دلهامُ؟
آره، کلش رو از بهری

بیا برگرد به اون روزا
من بشناس، تو می تونی

نمی دونی چه دلتنگم
تو این، شبهای بارونی...

 

 http://s3.picofile.com/file/7600326769/481504_up734N0z.jpg

سفر کردم که از عشقت جدا شم

سفر کردم که از عشقت جدا شم

دلم می خواست دگر عاشق نباشم

ولی عشقت تو قلبم مونده، ای وای

دل دیوونمو سوزونده ای دل

هنوزم عاشقم، دنیای دردم

مثل پروانه ها دورت می گردم


 

سفر کردم که از یادم بری، دیدم نمیشه

آخه عشق یه عاشق با ندیدن کم نمیشه

غم دور از تو موندن، یه بی بال و پرم کرد

نرفت از یاد من عشق، سفر عاشق ترم کرد

هنوز پیش مرگتم من، بمیرم تا نمیری

خوشم با خاطراتم، اینو از من نگیری


 

دلم از ابر و بارون به جز اسم تو نشنید

تو مهتاب شبونه فقط چشمم تو رو دید

نشو با من غریبه مثل نا مهربونها

بلا گردون چشمهات زمین و آسمونها

می خواهم برگردم اما می ترسم، می ترسم ، بگی حرفی ندارم

بگی عشقی نمونده، می ترسم بری تنهام بزاری


 

تو رو دیدم تو بارون، دل دریا تو بودی

تو موج سبز سبزه، تو صحرا تو بودی

مگه میشه ندیدت، تو مهتاب شبونه

مگه میشه نخوندت، تو شعر عاشقونه

شکایت جغد

جغد نزد خدا شکایت برد:

انسان ها اواز مرا دوست نداند

 خداوند به جغد گفت:

اواز تو بوی دل کندن میدهدو ادمها عاشق دل بستن اند ٫ دل بستن به هر چیزکوچک و بزرگ

تو مرغ تماشا و اندیشه ای! و انکه میبیند و می اندیشد٫ به هیچ چیز دل نمیبندد.

دل نبستن سخترین و قشنگ ترین کار دنیاست...!

اما تو بخوان و همیشه بخوان که اواز تو حقیقت است و طعم حقیقت

تلخ...

دنیای این روزهای من

امشب بیاد این شعر افتادم 

 

دنیای این روزای من   هم قد تن پوشم شده 


انقدر دورم از تو که         دنیا فراموشم شده 


دنیای این روزای من         درگیر تنهایی شده
 

تنها مدارا میکنیم ،       دنیا عجب جایی شده 


هر شب تو رؤیای خودم     آغوشتو تن میکنم 


آینده ی این خونه رو     با شمع روشن میکنم 


در حسرت فردای تو          تقویمم و پر میکنم 


هر روز این تنهایی و            فردا تصور میکنم 


همسنگ این روزای من             حتی شبم تاریک نیست 


اینجا به جز دوری تو               چیزی به من نزدیک نیست 


هر شب تو رؤیای خودم      آغوشتو تن میکنم 


آینده ی این خونه رو      با شمع روشن میکنم

بتراش ای سنگ تراش

بتراش ای سنگ تراش

 

سنگی از معدن درد بهر مزارم بتراش

روی سنگ قبر من عکسی از

 چهره ی زیبای نگارم بتراش

بنویس ای سنگ تراش عاقبت شدم فداش

بنویس تا بدونه عمرم رو دادم به پاش

 

رو نوشته های سنگ قبر من

 تو با خون جگرم رنگی بزن

در کنار دل صد پاره ی من

جلوه ای از یک دل سنگی بکن

سنگ تراش پایین این دل بنویس

عاشق زاری را کشته با جفاش

بس که روز و شب می جنگید با دلم

سایه ای از یه خروس جنگی بکن

 

روز آشنایی مون رو تن یه درخت پیر

  یار بی وفای من عکس دو تا دل و کشید

گفت یکی از این دلا فدای اون یکی میشه

        عاقبت کشت دلم رو تا که با آرزوش رسید  

بنویس ای سنگ تراش عاقبت شدم فداش

دکتر علی شعریتی

به مناسبت سی و چهارمین سالروز درگذشت دکتر علی شعریتی

دکتر علی شعریتی در سال ۱۳۱۲ شمسی در شهرستان مزینان

در استان خرسان متولد شد.

وی رای ادامه تحصیلات راهی پاریس شد و در انجا موفق به  اخذ

دکتری جامع شناسی شد.

در سال ۱۳۴۳ شمسی به ایران بازگشت  و بلافصله به خاطر  مبارزاتی که

علیه رژیم پهلوی  انجام داده بود  دستگیر و روانه ی زندان شد.

ایشان بعد از ازادی از زندان  ضمن اشتغال به تدریس، به سخنرانی و بحث،

به سخرانی های روشنگرانه همت گماشت.

در این زمان،شعریتی مبارزات  خود  را با برگزاری جلسات سخرانی  و بحث،

در حسینیه ارشاد ادامه داد.

و همین امر سبب دسگیری مجدد ایشان شد و پس از ازادی،

به لندن مسافرت کرد ود ۲۹ خرداد ۱۳۵۶ شمی در ان شهر  به طرز مشکوکی درگذشت.

پیکرش را پس از چند روز به سوریه منتقل کرده و در زنبیه به خاک سپردند.

پیامک

       اس ام اس 

 

 

 

وقتی که وفا قصه برف به تابستان است و محبت گل نایابیست به چه کسی باید گفت: با تو خوشبخت ترین انسانم

 

****************************************************************

**************************************************************** 

پرسیدم چرا دوستم داری؟ توی چشمام نگاه کرد وهیچی نگفت گفتم شاید واقعا دوستم نداره؟ وقتی رفت فهمیدم دوست داشتن دل میخواد نه دلیل

 

****************************************************************

**************************************************************** 

وقتی کسی ناراحتت می‌کنه 42 تا ماهیچه استفاده میشه تا اخم کنی، اما فقط 4 تا ماهیچه لازمه تا دستت رو دراز کنی و بزنی پس کله‌اش

 

****************************************************************

**************************************************************** 

دوست دارم بی آنکه بدانی همیشه به یادت هستم بی آنکه به یادم باشی همیشه همراهت هستم بی آنکه حضورم را احساس کنی دوستت دارم 

****************************************************************

**************************************************************** 

هیچ وقت آرزو نکن جای کس دیگه ای باشی.چون اون وقت جای تو توی دنیا خالی می شه

****************************************************************

**************************************************************** 

از یکی می پرسن دو تا کار غیر ممکن رو نام ببر. میگه شالیکاری در قزوین و تشخیص هویت در رشت

****************************************************************

**************************************************************** 

این دنیای کثیف لعنتی عشق هم دارد !!!! نمی بینی نام مجنون را بر بیدی نهاده اند که بر سر هر خیابان با باد هر هوسی می لرزد.

****************************************************************

**************************************************************** 

گریزانم از این مردم که با من به ظاهر همدم و یکرنگ هستند... ولی در باطن از فرط حقارت به دامانم دوصد پیرایه بستند... از این مردم که تا شعرم شنیدند به رویم چون گلی خوشبو شکفتند... ولی آن دم که در خلوت نشستند مرا دیوانه‌ای بدنام گفتند

****************************************************************

**************************************************************** 

هیتلر به ناپلئون:ما برای شرف می جنگیم ولی شما برای پول. ناپلئون:هرکسی برای چیزی که نداره میجنگه

****************************************************************

**************************************************************** 

کسایی که به فکرمون هستن رو به گریه می اندازیم. ما گریه می کنیم برای کسایی که به فکرمون نیستن. و ما به فکر کسایی هستیم که هیچوقت برامون گریه نمی کنن

****************************************************************

**************************************************************** 

دوست داشتن را باید از دختر بچه ها یاد گرفت. آنها در مقابل محبتی که به عروسک خود می کنند از او انتظار محبت متقابلی ندارند آنها بدون هیچ توقعی

 

****************************************************************

**************************************************************** 

من منتظر دیدار تو هستم، سهل است بگویم که گرفتار تو هستم، من در پی این حادثه غمخوار تو هستم، هر چند که دور از منی و من ز تو دورم، بر جان تو سوگند که دوستدار تو هستم

 

****************************************************************

**************************************************************** 

گفتم زندگی چند بخش است؟؟ گفت:: دو بخش گفتم کدامند؟؟ گفت : کودکی، پیری گفتم: پس جوانی چه شد؟؟ گفت : با عشق ساخت...... با بی وفایی سوخت..... با جدایی مرد

 

****************************************************************

**************************************************************** 

عده ی زیادی هستند که منتظر خوشبختی هستن. اما غافل از اینکه قانون طبیعت برعکسه اینه. این ”خوشبختیه“ که منتظر ماست. زیرا ما خالق او هستیم

 

****************************************************************

**************************************************************** 

دریاها نماد فروتنی هستند . در نهاد خود کوه هایی بلندتر از خشکی دارند ولی هیچ گاه آن را به رخ ما نمی کشند

 

****************************************************************

**************************************************************** 

یادمان باشد خطوط قلبمان را زیاد اشغال نکنیم شاید خدا پشت خط باشد

 

****************************************************************

**************************************************************** 

ارزش تو به اندازه آن چیزی است که به آن دل می بندی پس مواظب باش که به کمتر از بی نهایت عشق ، دلبند نشوی

 

****************************************************************

**************************************************************** 

ستاره پنج انتها داره...مربع چهار انتها داره...مثلث سه انتها داره...خط دو انتها داره...زندگی یک انتها داره ...خدا کنه منو تو مثل دایره بی انتها باشه

 

****************************************************************

**************************************************************** 

 تهرانیه تو حج ,پرده کعبه رو گرفته بود می گفت خدایا توبه دیگه برای غضنفر جک نمی سازم یه غضنفر زد رو شونش گفت داداش قبله کدوم وره؟ تهرانیه داد میزنه خدایا خاطره که می تونم تعریف کنم؟

 

****************************************************************

**************************************************************** 

خیانت تنها این نیست که شب را با دیگری بگذرانی خیانت میتواند دروغ دوست داشتن باشد

 

****************************************************************

**************************************************************** 

چقدر سخته تو چشم های کسی که تمام عشقت رو ازت دزدید و به جاش یه زخم همیشگی رو قلبت هدیه داد زل بزنی و به جایی که لبریز از کینه و نفرت بشی حس کنی که هنوزم دوسش داری... چقدر سخته دلت بخواد سرت رو باز به دیواری تکیه بدی که یه بار زیر آوار غرورش همه وجودت له شده... چقدر سخته تو خیالت ساعت ها باهاش حرف بزنی اما وقتی دیدیش هیچی جز سلام نتونی بگی... چقدر سخته وقتی پشتت بهشه دونه های اشک گونه هاتو خیس کنه اما مجبور باشی بخندی تا نفهمه که هنوزم دوسش داری... چقدر سخته گل

 

****************************************************************

**************************************************************** 

زن عشق را کشف کرد و ازدواج را اختراع کرد! مرد تجارت را کشف کرد و پول را اختراع کرد. زن پول را کشف کرد و « خرید کردن » اختراع شد! از آن به بعد مرد چیزهای بسیاری را کشف و اختراع کرد. ولی زن همچنان مشغول خرید بود

 

****************************************************************

**************************************************************** 

من سر راه تو دامی از عشق پهن کردم ولی تو به سرعت از کنار آن رد شدی و گفتی:میگ میگ

 

****************************************************************

**************************************************************** 

بهتره دیگران از ما به خاطر آنچه که هستیم متنفر باشند تا اینکه مارو به خاطر آنچه که نیستیم دوست داشته باشن

 

****************************************************************

**************************************************************** 

تحقیقات نشون داده اصفهانیها فقط در 22 روز سال رشد می کنند: دهه اول محرم + 12روز اول عید

****************************************************************

****************************************************************  

غضنفر یک چراغ قوه ساخته که با نور خورشبد کار می کند

 

****************************************************************

**************************************************************** 

تست ادبیات:در جمله ی آرش بی تو سردمه نقش آرش چیست؟۱ـفاعل۲ـشوفاژ۳ـپتو۴ـبخاری

 

****************************************************************

**************************************************************** 

 وقتی به دنیا میام، سیاهم، وقتی بزرگ میشم، سیاهم، وقتی میرم زیر آفتاب، سیاهم، وقتی می ترسم، سیاهم، وقتی مریض میشم، سیاهم، وقتی می میرم، هنوزم سیاهم... و تو، آدم سفید، وقتی به دنیا میای، صورتی ای، وقتی بزرگ میشی، سفیدی، وقتی میری زیر آفتاب، قرمزی، وقتی سردت میشه، آبی ای، وقتی می ترسی، زردی، وقتی مریض میشی، سبزی، و وقتی می میری، خاکستری ای... و تو به من میگی رنگین پوست؟

 

****************************************************************

**************************************************************** 

فقط موجهای دریا هستند که عاشقن آره فقط اونا هستن با اینکه میدونن اگر برسن به ساحل میمیرن بازم بیقرار رسیدنن

****************************************************************

**************************************************************** 

ثمره عمر آدمی یک نفس است و آن نفس از برای یک همنفس است گر نفسی با نفسی هم نفس است آن یک نفس از برای عمری بس است

 

****************************************************************

****************************************************************

غضنفر میره خواستگارى به دختره یه بلیط اتوبوس مى ده! بابای دختره شاکى میشه میگه: مردتیکه ی خر این چیه؟ ترکه:میگه احمق ارائه ی بلیط نشان دهنده شخصیت شماست

 

****************************************************************

**************************************************************** 

اگر می دانستی چه قدر دوستت دارم هیچ گاه برای آمدنت باران را بهانه نمی کردی رنگین کمان من

وقت

****************************************************************

**************************************************************** ی با کسی که عاشقشی هستی معمولا تو رفتارت راحت نیستی و خجالت میکشی ولی وقتی با کسی که دوستش داری هستی... تو خودت هستی و هر کاری دوست داری میکنی 

****************************************************************

**************************************************************** 

خوشبختی را دیروز به حراج گذاشتند حیف من زاده ی امروزم. خدایا جهنمت فرداست پس چرا امروز می سوزم

 

****************************************************************

**************************************************************** 

اماکن دیدنی رشت : 1-کلوچه پزی پسر و پدران . 2-کتیبه زن باوفا. 3-مجسمه مرد با غیرت. 4-میدان شهید حلال زاده . 5-پارک زیبا دماغ

****************************************************************

**************************************************************** 

از همه چیز گذشتن و به همه چیز رسیدن مهم نیست . مهم از چه گذشتن و به چه رسیدن است

 

*****************************************************************

*****************************************************************

دخترها مثل سیب های روی درخت هستند. بهترین هایشان در بالاترین نقطه درخت قرار دارند. پسرها نمی خواهند به بهترین ها برسند چون می ترسند سقوط کنند و زخمی بشوند، بنابراین به سیب های پوسیده روی زمین که خوب نیستند اما به دست آوردنشان آسان است، اکتفا می کنند. سیب های بالای درخت فکر می کنند مشکل ازآنهاست درحالی که آنها فوق العاده اند. آنها فقط باید منتظر آمدن پسری بمانند که آن قدر شجاع باشد که بتواند از درخت بالا بیاید

 

******************************************************************

******************************************************************

روز اول گل سرخی برام آوردی گفتی برای همیشه دوستت دارم روز دوم گل زردی برایم آوردی گفتی دوستت ندارم روز سوم گل سفیدی برایم آوردی و سر قبرم گذاشتی و گفتی منو ببخش فقط یه شوخی بود

 

******************************************************************

******************************************************************

گاه آنکه ما را به حقیقت می رساند ,خود از آن عاریست....زیرا تنها حقیقت است که رهایی می بخشد

عکس

Adoro Você! 

عجب دختر خانوم با ادبی!

anjo anjinhos beijo beijando poema amor

زودتر کارتون رو تموم کنید تا جمع تون نکردن

amizade amor urso ursinho flor rosa

غافلگیری(سوپرایز)

urso ursinho amizade amor jesus maravilhoso

پس کجا میری؟

coracao coracoes amor abracos urso ursinho

قایم باشک

amizade amor desenho

شمارتون چنده؟

amor namorados amizade

به پای هم پیر شید

pernalonga coelho espanhol amor

تو رفتی قاطی مرغ ها

amor amo amar coração corações beijo beijando flor flores

amo amor corazon espanhol

؟؟؟

love amor urso ursinho rosa

خودم

ابراهام لینکلن و جان اف کندی

شاید این درسی از تاریخ باشد اما هنوز هیچ معلم تاریخی پیدا نشده که توضیح منطقی برایش پیدا کند. ... بین زندگی و مرگ دو رئیس جمهور اسبق آمریکا، یعنی `آبرهام لینکلن` و `جان اف کندی` شباهت هایی وجود دارد که بسیار بسیار عجیب است.

 

البته شاید معنا و مفهومی نداشته باشد ولی ذهن بسیاری را به خود مشغول کرده.
شنیدن این وجه تشابهات خالی از لطف نیست ...

1. آبرهام لینکلن، در سال 1846 به کنگره امریکا راه یافت و جان اف کندی صد سال بعد یعنی در 1946!

2. لینکلن، در سال 1860 رئیس جمهور امریکا شد و کندی صد سال بعد یعنی در 1960!

3. هردو رئیس جمهور بر حقوق مدنی تاکید داشتند!

4. هردو رئیس جمهور پس از ورود به کاخ سفید فرزندی را از دست دادند!

5. هردو رئیس جمهور در یک روز جمعه و به ضرب گلوله به سرشان کشته شدند!

6. منشی لینکلن، "کندی" نام داشت و منشی کندی، "لینکلن"!

7. هردو رئیس جمهور به دست فردی از جنوب آمریکا کشته شدند!

8. هردو رئیس جمهور جانشینی بنام "جانسون" داشتند، "اندرو جانسون" که جانشین لینکلن شد در 1808 به دنیا آمده بود و "لیندون جانسون" که برجای کندی تکیه زد در صد سال بعد یعنی 1908!

9. قاتل لینکلن، "جان ویلکس بوث" و متولد 1839 بود در حالیکه قاتل کندی، "لی هاروی اسوالد" متولد صدسال بعد بود یعنی 1939!

10.هردو قاتل اسمی سه بخشی داشتند و هر اسم از 15 حرف تشکیل شده بود!

11.لینکلن در تئاتری بنام "فورد" به قتل رسید و کندی در اتوموبیلی بنام "لینکلن" که توسط کارخانه فورد ساخته شده بود!

12.لینکلن در یک تئاتر کشته شد و قاتلش پس از فرار، خود را در انباری مخفی کرد، کندی از انباری هدف گلوله قرار گرفت و قاتلش پس از فرار در یک تئاتر پنهان شد!

13."بوث" و "اسوالد" (قاتل ها) هردو قبل از محاکمه کشته شدند!

14."لینکلن"، یک هفته پیش از مرگش در شهر "مونرو" در "ایالت مریلند" بسر میبرد و "کندی" اوقات خود را با هنرپیشه ای بنام "مارلین مونرو" می گذراند! 

          منبع    http://www.1doost.com

اخر خط

انگار تموم دنیا  برام جهنم شده ُ خیلی دوست دارم از ادمهای اطرافت انتقام بگیرم دنبال یه راه میگردم اما انگار راهه دیگه ندارم.

تموم ادمهایی که ادعا میکردن هوام رو دارن یه دفعه پشتم رو خالی میکنن، اونی که دوسش دارم همیشه فکر میکردم بیشتر از خودم اون عاشقه منه جام رو با یکی دیگه عوض میکنه.

دوستایی که فقط تا موقع ای باهام بودن که به نفع شون بود.

به یه بن بست رسیدم هر چی فکر میکنم بیشتر مصمم میشم،دیگه تحمل ندارم فقط میخوام راحت بشم همین.

انگار همه چیز برام تکاریه دنبال یه فرصت میگردم تا کسی پیشم نباشه .

حالا توی خونه تنهام ، میرم حمام یه دوش میگیرم بهترین لباسم رو میپوشم خودم رو اماده میکنم،یه قلم با یه کاغذ ،مینوسیم این رسمش نبود کاری باهم کردید که قید همه چیز رو زدم به اون بی معرفت هم بگید بهت گفته بودم عد از تو زندگی معنایی نداره

هر کاری میکنم نمیتونم جلوی اشکام رو بگیرم

اخرش ما که رفتیم رفتم تا از این جهنم به یه جهنم دیگه برسم

قلم و کاغذ رو میزارم یه گوشه ،میشینم روی مبل استین دست چپم رو میدم بالا تیغ رو که قبل اماده کردم بر میدارم اشکام امون نمیدن

اولی رو میکشم به یاد اون نامرد که گفت تا اخره عمرش به پای همه چیزم وایستاده

دومی رو میکشم ه خاطر خانوادهم که همیشه با  من  جوری رفتار میکردن که انگار براشون اضافی بودم

سومی رو میکشم به خاطر رفقایی که فقط بلد بودن ادم رو تیغ بزنن وقتی مشکل داشتم جیم بزنن

چهارمی رو میکشم تا دیگه مطمعأ بشم برگشتی در راه نیست

بوی خون رو حس میکنم

هنوز اشکام ادامه داره منم کم کم توی مبل فرو میرم سرما رو حس میکنم  بدنم به لرزه می افته  خیلی دلم میخواد یه تو روی خودم بندازم اما نای بلند شدن ندارم

عکسش جلوی چشامه میخوام نفرینش کنم اما چطوری میتونم کسی رو که تا مرز بی نهایت دوسش دارم نفرین کنم چشام تار میبینه، چشامو میبندم تا دوبار باز کنم عکسش رو ببینم اما ........

اراده یک مرد

در ۲۱ سالگی در تجارت شکست خورد.

  در ۲۲ سالگی در رقابت انتخاباتی شوارای شهر ناموفق ماند.

 در ۲۴ سالگی در انتخابات مجلس پیروز نشد.

 در ۲۶ سالگی همسر محبوب خود را از دست داد.

 در ۲۷ سالگیبه نارحتیشدید عصبی مبتلا گردید.

 در ۳۴ سالگی در مبارزه برای نمایندگی کنگره ناکام ماند.

 در ۴۵ سالگی میخواست سناتور شود اما نشد.

 در ۴۷ سالگی نتوانست به مقام معاونت ریاست جمهوری برسد.

 در ۵۲ سالگی به عنوان رئیس جمهور امریکا انتخاب شد.

 نام این مرد با اراده ،ابراهام لینکلن بود.

من امده ام

من آمده ام وای وای ، من آمده ام
عشق فریاد کند
من آمده ام که ناز بنیاد کند
من آمده ام

ای دلبر من الهی صد ساله شوی
در پهلوی ما نشسته همسایه شوی
همسایه شوی که دست به ما سایه کنی
شاید که نصیب من بیچاره شوی

من آمده ام وای وای، من آمده ام
عشق فریاد کند
من آمده ام که ناز بنیاد کند
من آمده ام

عشق آمد و خیمه زد به صحرای دلم
زنجیر وفا فکنده در پای دلم
عشق اگر به فریاد دل ما نرسد
ای وای دلم وای دلم وای دلم

من آمده ام وای وای من آمده ام
عشق فریاد کند
من آمده ام که ناز بنیاد کند
من آمده ام

بیا که برویم از این ولایت من و تو
تو دست منو بگیر و من دامن تو
جایی برسیم که هر دو بیمار شویم
تو از غم بی کسی و من از غم تو

من آمده ام وای وای من آمده ام
عشق فریاد کند
من آمده ام که ناز بنیاد کند
من آمده ام

من آمده ام وای وای ، من آمده ام
عشق فریاد کند
من آمده ام که ناز بنیاد کند
من آمده ام

ای دلبر من الهی صد ساله شوی
در پهلوی ما نشسته همسایه شوی
همسایه شوی که دست به ما سایه کنی
شاید که نصیب من بیچاره شوی

من آمده ام وای وای، من آمده ام
عشق فریاد کند
من آمده ام که ناز بنیاد کند
من آمده ام

عشق آمد و خیمه زد به صحرای دلم
زنجیر وفا فکنده در پای دلم
عشق اگر به فریاد دل ما نرسد
ای وای دلم وای دلم وای دلم

من آمده ام وای وای من آمده ام
عشق فریاد کند
من آمده ام که ناز بنیاد کند
من آمده ام

بیا که برویم از این ولایت من و تو
تو دست منو بگیر و من دامن تو
جایی برسیم که هر دو بیمار شویم
تو از غم بی کسی و من از غم تو

من آمده ام وای وای من آمده ام
عشق فریاد کند
من آمده ام که ناز بنیاد کند
من آمده ام

__________________

خرس و دزد

صاحب باغ انگور وارد باغ شد و دید یک خرس و یک دزد مشغول خوردن انگور  هستند. 

صاحب باغ،دزد را گرفته به درخت بست و خرس را بیرون کرد  و چوب را  

برداشت که دزد را بزند. 

دزد گفت: 

چرا تبعیض قایل شدی؟ کاری به خرس نداری و مرا کتک می زنی؟ 

صاحب باغ جواب داد: 

برای اینکه خرس میخورد و می رود،اما تو میخوری و می بری.

سال نو مبارک

سلام به همه ی دوستان پیشاپیش عید باستانی نوروز رو به همه تون تبریک شاد باش عرض میکنم امیدوارم در سال جدید به موفقیت ها زیادی دست پیدا کنیم و در اخر سال حسرت خرج شدن یک سال از حساب زندگیم رو نخوریم. به امید سلامتی همهی شما ها و به امید ایرانی سربلند به پیشواز عید نوروز میرویم نوروزتان پیروز هر روزتان نوروز

زندگی چیست ؟

بیداری انی است،که تنها یک لحظه طول میکشد و دوباره به خواب می پیوندد. 

فاصله کوتاهی است که تولد و مرگ را از هم جدا میکند. 

جامه ای است یک لحظه روح جاودان با حقارت بر تن می پوشد. 

جرقه ای است که در تاریکی میدرخشد و ناپدید می گردد. 

برقی است که ازمیان ظلمت خارج  می شود و در اغوش  ظلمت فرو میرود. 

سرمایه ایست ناچیز، که دور زمان می سپارد و پس از اندک مدتی باز می ستاند. 

اسمی است که شایستگی احترامی را که به ان میگذارند ندارد.